«پدرم کشاورز بود، اما در آن روزها که برخلاف امروز پسرها زود مرد میشدند، تا ۹ سال را پر کردم، من را پشت چرخ جوراببافی یکی از آشنایان نشاند. این شد که روزی من به چرخش چرخها وصل شد.» این را پیرمرد جورابباف عیدگاه که گرد روزگار را به سخره گرفته است، میگوید. کسی که همچنان دستگاههای جوراببافی قدیمیاش را در گوشه مغازه بهیادگار نگه داشته است.
علی گلمحمدی این دستگاهها را بیشاز پنجاه سال قبل برای تولید جوراب خریده بود و تا دو سال قبل هم با آن جوراب تولید میکرد؛ اما با رفتن شاگردش، چون خودش دیگر توانی ندارد، کار متوقف شد و همچنان نخها بدون استفاده روی آن سوارند.
حاجعلی یکی از تولیدکنندههای پرکار جوراب در مشهد قدیم بود که آمدن جورابهای کامپیوتری بساطش را در دهه ۱۳۷۰ کساد کرد. کسی که وقتِ گفتن از جوراببافیهای مشهد به کارگاههای دهپانزدهنفره آن در همین عیدگاه اشاره میکند و از رونق این حرفه میگوید که دولت را وادار کرد بهجای واردات دستگاه از کشورهای خارجی، خودش چرخ بافت جوراب بسازد.
علی گلمحمدی متولد ۱۳۱۸ در طرقبه است. در کودکی با خانواده راهی مشهد شده و از دهسالگی پشت چرخهای جوراببافی نشسته است. کم شاگردی نکرده است و تجربه کار در جوراببافیهای خیابانهای دارایی، ۱۷ شهریور، چهارراه لشکر، بازار قالیفروشها و حتی بازار عباسآباد تهران را دارد. کاری که رونقش باعث میشود تا بعد از او برادرش و سالها بعد پسرش هم وارد این حرفه شوند.
علیآقا از تعداد زیاد جوراببافی در قدیم مشهد بهویژه در خیابانهای عیدگاه و بازار رضا (ع) میگوید و اینکه درآمدش در آن سالها خوب بود، چون هر تعداد جورابی که میبافتند، همه فروش میرفت. تقریبا از سال ۱۳۷۰ و با آمدن دستگاههای کامپیوتری جدید، کمکم کار جوراببافی بیرونق شده است.
او تعریف میکند: دستگاههای جوراببافی در قدیم بهصورت اتوماتیک بود و قبل از سال ۱۳۵۰ از ایتالیا و چین وارد ایران میشدند. کمکم بعد از آن سال بهدلیل درخواستی که برای این چرخها بود، در خود ایران شروع به تولید دستگاههای جوراببافی کردند. من هم این دو دستگاه را قبل از سال ۱۳۵۰ خریدم. با وجود این اگر پایش برسد، هنوز هم مثل روز اولشان کار میکنند.
حاجعلی میگوید: دستگاههای اتوماتیک قدیم برخلاف کامپیوتریها قادر به بافت انواع جوراب نبودند. بیشتر باید یک طرح را میبافتیم و اگر قرار بود طرح جدید بزنیم، باید تغییرات زیادی در دستگاه میدادیم که خیلی زمانبر بود. به همین دلیل با یک دستگاه، جوراب زنانه و با دیگری جوراب مردانه میبافتیم. بافت هم به این صورت بود که باید ساق، پاشنه و قسمت انگشتها را جدا میبافتیم، بعد به هم وصل میکردیم.
به همین دلیل، در یک ساعت فقط توان بافت یک جین را داشتیم. با وجود همه این سختیها، شاید باورتان نشود در همین عیدگاهها کارگاههایی بود که ۱۰ چرخکار قِرقر درحال بافت جوراب بودند و یکی از کارگاههای پرچرخ هم کارگاه مرحوم حاجی دهقان بود.
دستگاههای اتوماتیک قدیم برخلاف کامپیوتریها قادر به بافت انواع جوراب نبودند. بیشتر باید یک طرح را میبافتیم
گلمحمدی دوام بیشتر جورابهای قدیمی را بهخاطر نخ زیاد آنها میداند و میگوید: در قدیم نخ بیشتری استفاده میکردیم. البته جنس نخها شبیه پلاستیک بود و جورابهای تولیدی آنقدر مقاوم بود که روی سنگ هم میرفتی، پاره نمیشد؛ اما الان جدا از اینکه نخ کمتری استفاده میکنند تا مقرونبهصرفه دربیاید، مردم هم سلیقهشان فرق کرده است و دیگر پایشان طاقت جورابهای ضخیم و پلاستیکی قدیم را ندارد.
بهگفته او روزگاری بازار جوراببافی سکه بود، بهخاطر همین او خانهاش را در آبکوه میفروشد و این مغازه را برای تولید جوراب میخرد. با همراهی پسر و شاگردش روزی صدها لنگ جوراب تولید میکرد که با آمدن جورابهای کامپیوتری، کارگاهها جمع میشود و مالکانشان مانند او به فروش کلی و جزئی جوراب رو میآورند.
* این گزارش پنجشنبه ۲۳ خردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۵۰ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.